عقبگرد بزرگ جبلی به گذشته؛ سلبریتی گریزی جوابگو نبود همه سلبریتیها مجری شدند!
تاریخ انتشار: ۸ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۲۲۳۰۷
مهسا بهادری: بارها و بارها نظرات پیمان جبلی، رییس سازمان صداوسیما درباره حضور سلبریتیها در این رسانه را شنیدهایم، او یکبار گفت سلبریتیهای خودمان را میسازیم، بار دیگر گفت اتفاقاً برخی هنرمندان بهاشتباه، خودشان حضورشان را در رسانه ملی کمرنگ کردهاند. هیچکس از آنها نخواسته است که بروند، بلکه برعکس ما خواستیم که بمانند طرح بدهند، بازی کنند و اجرا کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته که صحبتهای قبلی با اظهار نظر جدید جبلی کمی مغایرت دارد، او در آخرین گفتوگوی خود درباره بازگشت سلبریتیها به تلویزیون اعلام کرد: «این روند جدیدی نیست از روز اول هم اعلام کردیم صداوسیما خانه هنرمندان، خانه افرادی که در قالب هنر و برنامهها و حضور در تلویزیون میخواهند برای مردم ساعات خوشی را خلق کنند و میخواهند به کشور و مردمشان خدمت کنند، است، تکرار میکنم این موضوع را از روز اول گفته بودیم. اما از اوایل سال ۱۴۰۲ به تدریج این علاقهمندی و اعلام آمادگی از سویِ چهرههایی که تصور میکردند صداوسیما شاید محدودیتی برای حضور آنها ایجاد کرده بیشتر شد. در واقع متوجه شدند اینکه تصورشان غلط بوده و نتیجهی آن ناشی از شیطنتهای رسانهای است که شاید جریانها و افرادی که دلشان نمیخواهد صداسیما، صداوسیمایی با حضور چهرهها باشد.حالا خوشبختانه چهرهها متوجه شدند این تصور غلطی بوده و به تدریج اعلام آمادگی کردند و اکنون میبینیم یک طیف متنوعی از هنرمندان در تلویزیون حضور دارند. شاید مصداق بارزِ آن هم برنامههای نوروز باشد که چهرههایی هم به جمع چهرههای برگشته به تلویزیون اضافه شدهاند، به این معنی که رفته رفته شاهد حضور افراد بیشتری در قاب تلویزیون هستیم.»
یک زمانی تلویزیون میگفت ما سلبریتی نمیخواهیم و با جدیت تمام اصرار داشت که برنامههایش نباید سلبریتی محور باشد و با همین فرمان یک راه جدیدی را شروع کرد راهی که به مرور زمان نه تنها نتوانست مخاطبانش را با خودش همراه کند، بلکه مخاطب را روبه رویش قرار داد و به مرور زمان این بازی تبدیل به یک بازی دو سر باخت شد و در نهایت هم رویه به جایی کشیده شد که جبلی و دیگر مدیران هر کاری که انجام دادند باعث شد به آنها هجمه وارد شود. به عبارتی یک جنگ قدرتی شکل گرفت میان کسانی که با خودیها میخواهند تلویزیون را بگردانند و کسانی که حضور چهرهها در جذب مخاطب برای تلویزیون را موثر میدانستند و اینگونه یک زمین نزاعی شکل گرفت میان تمام کسانی که یک ارتباطی به تلویزیون دارند.
مجریانی که کنار گذاشته شدنددر ابتدا صداوسیما سلبریتیها و تمام مجریانی که هم مهارت کافی در اجرا و هم محبوبیت لازم برای جذب مخاطب را داشتند کنار گذاشت و در مقابل کسانی وارد عرصه اجرا شدند که یا قبلا بازیگر بودند یا استاد ارتباطات یا اگر هم حوزه تخصصیشان اجرا بود به قدری تعداد برنامههای همزمان در حال اجرا در تلویزیون زیاد بود که تمام فرصتشان برای ایجاد خلاقیت و یک حرکت تازه در اجرا را از بین میبردند.
اما چیزی که در توروز امسال شاهد آن هستیم این است که با توجه به درصد بینندگان برنامههای تلویزیون که حداقل دو درصد و حداکثر 20 درصد بود، سیاست سلبریتی گریزی جای خود را به سلبریتی محوری داده است.
به این صورت که در سریالهای تلویزیونی شاهد بازگشت پژمان جمشیدی و به به زودی سعید آقاخانی با فصل جدید«نون.خ»هستیم از طرفی هم حضور محمدرضا گلزار، مهران غفوریان، جواد رضویان، علیرضا استادی، محمد معتمدی و ملیکا شریفینیا در عرصه اجرا دو پرسش اساسی را رقم زده است، اولی اینکه چرا بازیگران به عنوان مجری در عرصه اجرا حضور دارند و دوم اینکه چرا صداوسیما برای جذب مخاطب از سلبریتیها استفاده میکند؟
البته که نتیجه این ماجرا چندان هم بد نشده است، چرا که به گفته رئیس سازمان صداوسیما، در هفته اول تعطیلات، میزان مخاطبان برنامههای نوروزی بیش از ۸ درصد نسبت به نوروز گذشته افزایش پیدا کرده است، هرچند که حضور سلبریتیها با هدیههای میلیون تومانی در ویژه برنامههای نوروزی در این افزایش مخاطب بیتاثیر نیست.
هزینه میلیاردی به همراه یک عقبگرد بزرگمحسن سهرابی فعال رسانهای با انتشار پستی در شبکه ایکس نوشت: ۴۰ تا ۵۰ میلیارد تومان هزینه فروغی و جبلی برای حضور سلبریتیها در برنامه شب عید شبکه ۳
داویدز: ۴.۲ میلیارد
حامد بهداد: ۱ میلیارد
مهدی طارمی: ۱ میلیارد
سعید عزت الهی: ۸۰۰ میلیون
علی پروین: ۷۰۰ میلیون
علی قلی زاده: ۵۰۰ میلیون
محمد محبی: ۴۵۰ میلیون
هزینههای شب عید تلویزیون در چند روز گذشته به یک مسئله رسانهای تبدیل شده است و نشان داده که سیاست سلبریتی گریزی جبلی و جلیل در دوسال گذشته نه تنها پاسخگو نبوده بلکه باعث ریزش مخاطب و عقبگرد دوباره این سازمان به گذشته خود شده است.
245245
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1888725منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سازمان صدا و سیما مجری رادیو و تلویزیون سلبریتی سلبریتی ها رسانه ملی برنامه ها چهره ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۲۲۳۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سندروم فتوشاپ سازی از سلبریتیها
به گزارش «تابناک»، رضا صائمی در عصر ایران نوشت: طی چند روز گذشته که خبر بیماری ترانه علیدوستی در شبکههای اجتماعی به اصطلاح ترند و وایرال شده شاهد انتشار انواع و اَشکال عکسهایی بودهایم که از طریق فوتوفن فتوشاپ یا تمهیدات هوش مصنوعی، او را بر تخت بیمارستان نشان میدهد که هر بار یکی از بازیگران یا چهره های سرشناس در کنارش ایستاده است.
یکی از مهمترین عکسهایی که دستمایۀ این جعلهای فتوشاپی قرار گرفته است مربوط به بستری شدن «الناز شاکردوست» است که ظاهرا سر صحنه یکی از فیلمها مصدوم و به بیمارستان منتقل شده بود و برخی از بازیگران در آن زمان به عیادتش رفته بودند.
در یکی از این جعلهای فتوشاپی، سر ترانه علیدوستی را به جای الناز شاکردوست گذاشتهاند و سر حمید علیدوستی پدر ترانه را به جای مهران مدیری! جالب اینکه آنقدر این جعل ناشیانه است که حتی موهای مهران مدیری را بر صورت پدر ترانه علیدوستی ( که خود نیز به عنوان ستارۀ پیشین فوتبال شهرت و محبوبیت دارد) گذاشته بودند یا به این فکر نمیکردند حمید علیدوستی لباس زمستانی به تن دارد که با هوای بهاری اکنون همخوانی ندارد.
سمت چپ: واقعی: مهران مدیری و الناز شاکر دوست/ سمت راست: جعلی: حمید علیدوستی و دخترش ترانه
آنچه بر تاسف این سندرم فتوشاپسازی میافراید، استفاده برخی از صفحات سینمایی و خبری در اینستاگرام و تلگرام از همین عکسها و اخبار جعلی است که حتی به اخلاق حرفهای خود هم پایبند نیستند و بدون آزمودن صحت خبر به انتشار آن دست میزنند.
این حجم بالای تولید اخبار و تصاویر جعلی، صرفا برای جذب فالوئر بیشتر و منافع مالی و کاری برآمده از آن صورت گرفته و مصداقی از بی اخلاقی رسانهای است و یا بی اطلاعی و سادهانگاری.
البته زندگی سلبریتیها و کنجکاوی برای کشف رخدادهای آن، در همه جای دنیا وجود دارد اما جعل عکس و خبر برای جلب فالوئر و دنبالکننده بیشتر را نمیتوان ذیل فرهنگ هواداری قرار داد.
به نظر میرسد این سندروم ناشی از نوعی اختلال عاطفی در بخشی از جامعه ماست که نیازمند توجهاند. توجهی افراطی که برای جلب نظر دیگران به خود، به جعل خبر دست زده و با خبرسازیهای کذب، کمبود توجه خود را جبران و ارضا میکند. ظهور و گسترش هوش مصنوعی و کاربرد عمومی آن هم بر شدت این سندرم افزوده و شاهد جعل انواع و اقسام عکس و ویدئوهایی هستیم که اغلب با تصویری از سلبریتیها گره میخورد و به تولید محتواهای کاذب و جعلی میانجامد که صرفا به مثابه تمهیدات سودجویانه مورد استفاده قرار میگیرد.
واقعیت این است که پاپاراتزیها هم در جهان رسانهای، قواعد و قوانین خود را دارند و در دایره اخلاق حرفهای فعالیت میکنند. آنچه در شبکههای اجتماعی ما به واسطه فناوریهای نوین دیجیتالی صورت میگیرد نوعی دستکاری در واقعیت است و میتواند مصداق فریب افکار عمومی به مثابه جرم هم تعریف شود. این جعلسازیها نه نتها به اعتماد عمومی خدشه وارد میکند بلکه زیست فردی سلبریتیها را هم دچار مخاطراتی میسازد.
اگر بخواهیم این رخداد را در یک خوانش کلیتر جامعهشناسانه مورد تحلیل قرار دهیم باید آن را مصداقی از گفتمان ابتذال بدانیم که متاسفانه بر زیست-مجازی ما حاکم شده و سلامت روایت و سلامت روانی را تهدید می کند.
گاه برخی از این محتواهای ساختگی مصداق شوخی و کمدی است که صرفا برای خنده و سرگرمی تولید میشوند و همه کارکرد آن را میدانند مثل شوخی تصویری که چند سال پیش با عباس جدیدی در گرفتن عکس سلفی شده بود اما جعل عکسی که در ارتباط با خبر بیماری ترانه علیدوستی صورت گرفته نه شوخی کردن با خبر که شوخی گرفتن خبر و اطلاع رسانی بود و میتواند آسیبهای اجتماعی گزندهای در پی داشته باشد و اخلاق عمومی را در سراشیب سقوط قرار دهد. سوء استفاده از شهرت فقط توسط افراد مشهور صورت نمی گیرد بلکه گاهی با شهرت آنها صورت میگیرد و این هشداری است تا بفهمیم در جهان رسانهای امروز، رعایت اخلاق رسانهای ضرورت بیشتری دارد.